چه سانی دل؟ خوشی با روزگارت؟
به راه دل چه پوچی شد هزارت


خوشی با درد و خونی با دل خوش
میان دشمنان پرشمارت


برو ای دل مباش این سان پریشان
به سر آید شبان انتظارت


حریفی طعنه ای زد پشتِ سر دوش
شنیدم، حال پندِ آشکارت:  


مزن صوفی دم از عشق و خمش باش
که بوی نم دهد حرف قصارت


جهان نو گشت و حق نو گشت و حقدار
و لیکن تو خوشی با خشکبارت


ز بس قاطی زدی هر کهنه و نو
که قاطی شد نوار هشت و چارت


چون نو آمد دگر هر کهنه نسخ است
سخن نو گفتمت، این نو نثارت


زبان از صحبت حق آتشین است
تو با سردان خوشی، این نیست کارت


خمش حلمی دگر وقت سفر شد
برو سوی نگارِ برکنارت  

چه سانی دل؟ خوشی با روزگارت؟ | غزلیات حلمی

موسیقی: Stive Morgan - Magic Travel


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبگاه اخبار جامع تکنولوژی و موبایل های هوشمند جهان مدرس و مشاور انگیزشی معصومه مهرعلی دامپ ها نمایندگی فروش و توزیع تن ماهی - خراسان رضوی ترک دیزی قلم واندیشه پایگاه اخبار فرهنگی کسب درآمد با کوتاه کننده لینک ماهان اينترنتي