از آسمان باد تبدّل میوزد. هنگامهی تحویل است و خموشان با فانوس انتقال در شب تیره میگردند. هنگامهی دستها در دستها، و آغوشهای تنگ، و بوسههای نور و فروریختن حجاب ظلمت.
هنگامهی تعویض جامهها، بیداری روح در جسم و از این مردگی برخاستن. چنان بر صحنه است و چنین در کار! سرانجام عرق مردان دل ثمر میدهد و عقیده شرمسار تاریخ پست خویش نفس آخر خواهد کشید و حقیقت از خاکستر برخواهد خاست.
هنگامهی تغییر است
و خموشان
با فانوس انتقال
در شب تیره میگردند.
حلمی | هنر و معنویت
موسیقی: MAA - Elasia
درباره این سایت