قلب عاشق محفل آیینه‌هاست | مثنوی حلمی

قلب عاشق محفل آیینه‌هاست
نی سرای انتقام و کینه‌هاست


کودکان کینه‌ای را بنگرید
غرب و شرق هر سوی عالم منترید


در دهان دوزخ و فکر بهشت؟
بِدرود طوفان هر آنکه باد کشت


بی هنر هر کس به راه زور رفت
کور و کر خود پای خود در گور رفت


بشنوم آغاز یک پایان سخت
نور بینم بعد از این توفان سخت


مردم دل در پناه عشق باد
سرسلامت هر که راه عشق باد


از درون دل تمدن‌های ناب
بر شود، نی از سران منگ خواب


این سران با آن سران همدست کین
هر دو سر از یک تن و از یک زمین


لیک این هر دو در تبعید عشق
هر دوشان در هر دمی در دید عشق


تا که خیزد زین تنور خیر و شر
سوی حق عزمی کند شوریده‌سر


این جهان شد آزمون آدمی
تا بخیزد زین تبار دمدمی


دل بداند در درون سینه چیست
جنس قلب عاشق بی‌کینه چیست


تا بداند زندگی رقصیدن است
بهر حق مخلوق را بخشیدن است


عاشقی، این پیشه‌ی مردان حق
مردگی هم شغل این پیران لق


تو دلا در خدمت حق زنده شو
نور شو! خورشید شو! تابنده شو!


حلمی

قلب عاشق محفل آیینه‌هاست | مثنوی حلمی

موسیقی: Jah Khalib - Medina


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود پروژه های آماده افتر افکت صفر تا صد کنکور 99 Matthew چل چله گروه صنعتی تسمه آتابلت تاپ خبر Nate Joseph بازی های play station 4