حال من همهی اینها را تکّهتکّه میخواهم، همه اینها را پارهپاره میخواهم. هر که بر سر جان خویش، به پای تخت خویش، به پایتخت خویش میخواهم. حال همه را به پایتخت خویش میخوانم.
همه را بر سر جان خویش میخوانم، بر سر جای خویش. هر که به دین خویش، به سرزمین خویش میخوانم. آنک برادران توأمان.
ن به آستان خویش میخوانم و مردان به آستان خویش، و هر دو از خویش رها میخوانم.
حلمی | هنر و معنویت
درباره این سایت